از خدا بخواهیم با فضل با ما برخورد کند ،نه با عدالت!

اللَّهُمَّ افْتَحْ لِي فِيهِ أَبْوَابَ فَضْلِكَ وَ أَنْزِلْ عَلَيَّ فِيهِ بَرَكَاتِكَ وَ وَفِّقْنِي فِيهِ لِمُوجِبَاتِ مَرْضَاتِكَ‏ وَ أَسْكِنِّي فِيهِ بُحْبُوحَاتِ جَنَّاتِكَ يَا مُجِيبَ دَعْوَةِ الْمُضْطَرِّين[1]‏

 اى خدا در اين روز به روى من درهاى فضل و كرمت را بگشا و بر من بركاتت را نازل فرما و بر موجبات رضا و خوشنوديت موفقم بدار  و در وسط بهشت‏هايت مرا مسكن ده، اى پذيرنده دعاى مضطر پريشان.

اللَّهُمَّ افْتَحْ لِي فِيهِ أَبْوَابَ فَضْلِكَ

خدايا درهاي فضلت را به روي من باز كن ؛ الان خداوند با فضل خود با ما معامله مي كند واگر بخواهد با عدلش با ما برخورد كند كار همه ما خراب است . در  دعا مي خوانيم « اَللّهم عاِملنا بِفَضلِك وَ لا تُعامِلنا بِعَدلِك »  [2]

نتیجه اعمال را می‌بینیم

شخص عوامي بود دعا را بر عكس خواند یعنی « اللهم عاملنا بعدلك» تا اينكه سر يك مسئله اي محكوم به اعدام شد ، آن شخص با خود گفت چرا من محكوم به اعدام شده ام ؟!از طرف خداوند به پيامبر زمان آن شخص الهام شد كه به او بگو ، در گذشته جانداري را به نا حق كشته اي و او را اعدام نمودي تو خودت از ما خواستي كه با عدلمان با تو معامله كنيم ، و ما هم با عدلمان با تو معامله كرده ايم . [3]

لذا در قرآن آمده است كه :« ما أَصابَكَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ وَ ما أَصابَكَ مِنْ سَيِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِك ‏» [4] هر پيش آمدي كه بر سر شما مي آيد بخاطر اعمال بد خودتان هست « و يعفوا عن الكثير» تازه خيلي از امور بد شما را خدا نديده  مي گيرد . و اين نديده گرفتن خيلي از كارهاي بد ما از سوی، خدا فضل اوست و اگر بخواهد مو به مو محاسبه كند عدل اوست . از خدا بخواهيم كه با فضل خودش با ما برخورد كند .

وَ أَنْزِلْ عَلَيَّ فِيهِ بَرَكَاتِكَ

خدايا بركاتت را بر ما نازل كن ، بركات چيست ؟بعضي ها عمر با بركت دارند ، طلبه و غير طلبه فرقي نمي كند ، اگر پول داري كار خير بكني ، و اگر طلبه و عالم هستي بركت داشته باشي ، مثل شيخ محمد حسين زاهد كه مي گفت : من پنج هزار شاگرد تربيت كرده ام .مثل شيخ عباس قمي ، ايشان چقدر عمر با بركتي داشته است ، اين همه كتاب نوشته است.

این گونه نباشیم

به مرحوم شيخ محمد حسين اصفهاني گفتند : شخصي مي خواهد شما را ببيند ، نزديك ظهر هم بود و ايشان قصد داشت استراحت كند ، ولي ماخوذ به حيا شد و گفتند : بگوئيد بيايد؛

آن شخص كه وارد شد ايشان ديدند آن شخص تازه وارد قيافه علمايي هم دارد و تصور كرد از مراجع تقليد هستند ؛ و احوال پرسي كردند

 مرحوم اصفهاني سوال كردند : شما اهل كجايي ؟

مرد گفت : اصفهان

شيخ :در آنجا مشغول چه كاري هستيد ؛ تدريس داريد ، منبر مي رويد و...؟

گفت : خير

شيخ : كتاب مي نويسید ؟

گفت : خير

شيخ : طلبه پروري مي كني ؟

گفت :خير

شيخ : پس چكار مي كني

گفت : سالي يك مرتبه «نعش» مي شوم

مرحوم اصفهاني فهميد كه او تعزيه خوان هست ، سالي يك مرتبه روز عاشورا روي تختي مي خوابد و نقش جنازه را بازي مي كند و مردم روي او پول مي ريزند و خرج سالش را در مي آورد ، باز خدا پدر و مادر اين شخص را بيامرزد كه حداقل نعش مي شود ، بعضي ها نعش هم نمي شوند !

وَ أَنْزِلْ عَلَيَّ فِيهِ بَرَكَاتِكَ

*طلبه ها کاری کنید عمربا برکت داشته باشید

خدايا بركاتت را بر من نازل كن ، علامه مجلسي چه عمر با بركتي داشت ؛ فقط صد و ده جلد بحار الانوار نوشت و...، طلبه ها كاري كنيد كه عمر با بركت داشته باشيد ؛ به پيش نمازي تنها قناعت نكنيد ؛ اهل كار باشيد، ملا بشويد.

وَ وَفِّقْنِي فِيهِ لِمُوجِبَاتِ مَرْضَاتِكَ

خدايا من را به اموري كه مورد رضاي توست موفق بدار ، اهل دعا و دستگيري از ديگران باشم . كاري بكنم كه خدا از من راضي بشود .

وَ أَسْكِنِّي فِيهِ بُحْبُوحَاتِ جَنَّاتِكَ

خدايا من را در وسط بهشت ساكن كن ، شايد وسط بهشت محل سكونت اولياء الهي است كه آن را از خدا درخواست مي كنيم

يَا مُجِيبَ دَعْوَةِ الْمُضْطَرِّين‏

 اي خدايي كه دعاي مضطرين را اجابت مي كني ، دعاهاي امروز را در حق من مستجاب كن.